کسب و کارهای کوچک چگونه به وجود آمدهاند؟
اگر به حدود ۵۰۰ سال قبل برگردیم متوجه میشویم که به طور تقریبی همه افرادی که کسب و کاری داشتند یک کسب و کار کوچک و خرد را با توجه به توان و سلیقه خود اداره میکردند به طور مثال به عمده فروشان و بازرگان در شهرها میفروختند در این مقوله میبینیم که بازرگانان یک تجارت کوچک و حداقلی را اداره میکنند.
محصولات تولیدی و زراعی از کشاورزان میخریدند و برای کسب سود در بازارها به فروش میرساندند صاحبان بازار نیز با اجاره دادن غرفهها به بازرگان کسب درآمد میکردند به عبارت سادهتر و روشنتر در زمانهای گذشته اکثریت قریب به اتفاق مردم برای خودشان کار می کردند البته بودند افرادی که برای خودشان نمیکردند .این دسته از افراد،رعیت ها، روحانیون و کارمندان حکومتی بودند ،این ترکیب و ساختار کسب و کارهای کوچک هزاران سال یکسان باقی ماند.
توسعه کلیدی دنیای کسب و کارهای کوچک با شروع ایفای نقش توسط اصناف در ساختارهای تجاری در شهرها اتفاق افتاد. رفته رفته به مرور زمان صنعتگران دارای مهارت که با هم در یک شهر ساکن بودند آگاه شدند که با وجود آمدن اصناف مختلف به یکدیگر کمک کنند. این واحدهای صنفی استانداردهای صنایع دستی خاصی را در تک تک شهرها تنظیم مینمودند و بر اساس آن استانداردهای تعیین شده هم پیش میرفتند اصناف تشکیل شده در قالب اتحادیههای اولیه عمل میکردند و مطمئن میشدند که صنعتگران از کیفیت استانداردی مطلوب برخوردار هستند.
ساختار کسب و کار کوچک در قرون وسطی از یک سازمان ضعیف و کم بنیه از صنعتگران مختلف به مجموعهای سختگیر از متخصصان ماهر تبدیل شده که به منظور حفظ شهرت صنایع شهرهای مختلف فعال شده بودند. پیدایش کسب و کارهای بزرگ و نابودی کسب و کارهای حداقلی و کوچک تعدادی از فناوری بزرگ سرنوشت جهان و همچنین کسب و کارهای خرد و کوچک را برای همیشه تغییر دادند تولید انرژی در مقیاس وسیع مانند نیروی بخار، بنزین و موتورهای الکترو یکی از جمله فناوری های مد نظر بودند.
می توان گفت در حد فاصل سال های ۱۹۰۱۴ -۱۸۵۰ کارگاههای کوچک به تدریج از گردونه کار خارج شدند و کارخانهها و کارگاههای بزرگ و غول پیکر جای آنها را گرفتند در اوایل جنگ جهانی اول اقتصاد اروپا تحت تاثیر و چه بسا سلطه کارخانههای بزرگ بود. در همان زمان رشد جمعیت در سراسر جهان در حال اتفاق و انفجار بود و این امر منابع کار ارزانی را برای اقتصادهای در حال رشد و توسعه فراهم میکرد.
ترکیب تولید انرژی کارآمد با منابع ارزان نیروی کار انسانی شرایط مناسبی را برای کسب و کارهای بزرگ ایجاد کرد و کسب و کارهای بزرگ بر خلاف کسب و کارهای کوچک رشد میکردند در این شرایط شغلهای کوچک برای سازگار شدن با واقعیتهای اقتصادی با او بود و کسب و کارهای کوچک هرگز مانند قبل از
انقلاب صنعتی نبودهاند پیش از انقلاب صنعتی کسب و کارهای کوچک عملاً تنها نوع کسب و کاری بودند که افراد میتوانستند ایجاد کنند و جامعه زیرساخت یا ابزار تولید انرژی برای مشاغل بزرگ را نداشت بنابراین تولید کنندگان محلی کوچک بیشتر خودنمایی میکردند.
این تولید کنندگان بیشتر به اجتماع محلهها خدمت کرده و محل محور بودند پس از ظهور دوران انقلاب صنعتی کسب و کارهای کوچک در اغلب صنایع ناکارآمد ظاهر شدند و دیگر صرفه اقتصادی نداشته یک آهنگر و یا نجار و هر شغل مشابه در کارگاه کوچکی در دهکدهای محدود فعالیت کند اما مشاهده میشد کارخانههایی که منابع بزرگی مانند آهن خام را به صورت انبوه تولید میکردند و از آن آهن خام به منظور تولید کالاهای نهایی بهره میبردند کارآمدتر به نظر میرسید به طوری که کسب و کارهای بزرگ رونق پیدا میکردند مشاغل کوچک مجبور بودند خود را با واقعیتهای اقتصادی در حال تغییر هماهنگ کنند. صاحب نظران علوم اقتصادی بر این باور استوارند که مشاغل و کارهای کوچک در این سالها بیشتر در نتیجه واقعیتهای اقتصادی و نبوغ خود آنها دوام آوردهاند و قوانین تدوین شده سهمی در این دوام آوری نداشته است مثلاً برخی از این شرکتها با تولید لباس برای بازار فصل که دائماً در نوسان است زنده ماندهاند و این روند تا به امروز رایج بوده است محصولاتی را با هدف قرار دادن بخشهای محدودی از بازار می فروشند و با این وجود قادر به کسب سود موفق هستند . کریم پروایی